تا
%0
تخفیف
سوالی دارید ؟ از فروشنده بپرسید
2608 خرید تا امروز
3.9
45 نظر
همه چیز را گرم دوست دارم. نمی دانم برای حساسیت دندان من است، یا میل و طبعم همیشه به چیز های گرم میبرد، اما به هر حال دوست دارم غذاها و نوشیدنی هایم گرم باشند. حتی در تابستان هم که همه از گرمای ایران فرار می کنند و به کولر و نوشیدنی های خنک پناه می برند، من باز هم از خیر نوشیدنی های گرم، آن هم در غروب های کش دار تابستانی نمی گذرم.
این فرار من از سرما شاید به خاطر اقامت طولانیام در اروپا، و به ویژه در شمال کشور ایتالیا، باشد. راستش را بخواهید آنجا همیشه هوا سرد است و حتی در تابستان هم با باد یا نسیمی مختصر، احساس سرما می کنید. شاید بگویید ایتالیا و سواحلش که این طور نیست. باید بگویم شانس بد من است که از ایتالیا هم منطقه شمالی و کوهستانی و سردش نصیبم شد. به هر حال، منطقه شمالی ایتالیا، مثلا شهر تورین، منطقه ای صنعتی است و من به خاطر شغلم که مهندس طراح خودرو هستم، باید آنجا را برای زندگی برمیگزیدم.
همیشه ایران را به خاطر بادهای گرمش دوست دارم، البته من هم مثل شما از هوای چهل پنجاه درجه کلافه می شوم، اما باز هم این هوای کلافهکننده را به سرماهای سخت و سوزدار ترجیح میدهم.
چندوقت پیش از تورین به تهران آمدم. از آنجا که پرواز مستقیم نبود، با قطار به رم و از آنجا به تهران پرواز کردم. در فرودگاه با تأخیر پرواز روبهرو شدم و نمی دانم چرا میخواستم سرزده به تهران بیایم. به همین دلیل بود که کسی دنبالم نیامده بود. اساسا هم بجز خواهرم، در تهران کسی را ندارم، اما برای این که اینجا احساس خوبی دارم و البته دلم برای خواهرم هم تنگ می شود، هر چندوقت یکبار به تهران می آیم. خانه ای دارم در دارآباد که از پنجره خانه همه شهر تهران پیداست و شب که چراغ های شهر روشن میشود، این منظره زیباتر می شود. هواپیما حدود سه صبح به تهران رسید. تا از فرودگاه چمدان هایم را تحویل بگیرم و سوار تاکسی بشوم، ساعت ۵ شده بود. از فرودگاه امام تا دارآباد هم راه کمی نیست و همین شد که حدود هشت صبح به خانه رسیدم. کلید انداختم و بالا رفتم. در هواپیما چیزی خورده بودم، اما به خاطر راه رفتن های داخل فرودگاه و شاید هم هیجان رسیدن به ایران، هیجانی که هرگز از بین نمی رود، حتی اگر بار هزارمت باشد، گرسنه بودم و دلم باز صبحانه مفصلی می خواست.
در راه که میآمدم، جلوی مغازه ای اطراف موزه حیات وحش دارآباد، چند ماشین ایستاده بودند و کسانی لیوان به دست، از مغازه بیرون میآمدند. اسمش هم جالب بود: امیر چاکلت. از راننده تاکسی پرسیدم این مغازه قهوه فروشی است؟ بنده خدا هم گفت: «بله آقا یک شعبه هم در فرودگاه دارد. اگر شما نوشیدنی احتیاج داشتید، در همان سالن فرودگاه میل میکردید.» در جوابش گفتم: «نه! باید زودتر به خانه ام می رسیدم.»
با خودم گفتم: «الان در خانه هیچی ندارم. یخچال را موقع رفتن از تهران خالی کرده بودم و از برق کشیده بودم. برای همین، امیر چاکلت را نشان کردم. وقتی به خانه رسیدم و چمدان هایم را در خانه گذاشتم، چند دقیقه ای روی یکی از مبل ها که همیشه رو به پنجره میگذارم نشستم تا خستگی راه از تنم در برود. به صبح غبار آلود تهران نگاه می کردم و این شهر بزرگ را که نمی دانم دلم برای کجایش تنگ میشود را نگاه می کردم. با خودم گفتم: «یک قهوه بیرون بر میگیرم و بعد میآیم خانه و در برابر پنجره مینشینم و می نوشم و شهر را تا زمانی که خوابم ببرد نگاه میکنم.»
همیشه یک کارت عابربانک در تهران دارم که در روز های اول کفاف خرجم را می دهد. کارت را برداشتم و رفتم به طرف کافیشاپ امیر چاکلت. این کافی شاپ در آن موقع صبح برنامه سرو صبحانه داشت و من هم که حسابی گرسنه بودم، از تصمیم کاناپه نشینیام منصرف شدم و خودم را مهمان صبحانه امیرچاکلت دارآباد کردم. شاید بگویید که برنامه قبلی بهتر بود، اما این طور نیست. آن منظره زیبای تهران در آن صبح خنک دارآباد از بالکن امیرچاکت معلوم بود و آنقدر آنجا خنک بود که آرام آرام احساس سرما می کردم. اما تا قهوه ام آماده شد و من به سراغ صبحانه رفتم، این سرما دوام نیاورد. من بودم و کافی شاپی بزرگ و یک لیوان قهوه داغ و یک لیوان کوچکتر شیر کفکرده بر روی میز با کیک و نان و پنیر و مربا و البته مقداری سبزی خوردن و چیزهای دیگری که صبحانه را بسیار دلچسب میکند.
در کنارم دختر و پسری با لباسی شبیه لباس اداری نشسته بودند و کاغذی هم در دست داشتند. وقتی برای سفارش می خواستند به صندوق بروند، کاغذها را به صندوق دار داند و گفتند کوپن تخفیف است و تازه من فهمیدم به همه زیبایی های امیرچاکلت دارآباد باید تخفیفدار بودنش را هم بیفزایم، اما من آنقدر گرسنه بودم که دنبال تخفیف این کافی شاپ خوشگل نگردم. استفاده مرقون به صرفه را گذاشتم برای بعد و از نوشیدن قهوه و خوردن صبحانه لذت بردم.
لیوان قهوه را در دست گرفتم که جرعه ای بنوشم که یک نام آشنا روی لیوان قهوه دیدم. روی لیوان امیرچاکلت دارآباد نوشته شده بود: «فیلیکوری»، که نام قهوه محبوب من در ایتالیا بود و من همیشه قهوه های سر کار و روز های تعطیل را از این مغازه قهوه فروشی می گیرم. از پیشخدمت پرسیدم: «شما چرا نام فیلیکوری را روی لیوان های قهوهتان گذاشته اید؟» جواب داد: «ما نمایندگی فیلیکوری در ایران هستیم و همه مواد ما از شکلات ها و قهوه همه از آنجا می آید.»
قهوه را بوکردم و چشیدم. انگار در قلب تورین نشسته بودم. چشم هایم را که باز کردم، در امیر چاکلت دارآباد بودم و داشتم صبحانهای ایرانی میخوردم. آن قهوه از دلچسب ترین قهوه های زندگیام بود. از خستگی سفر چیزی در تنم باقی نگذاشت و وقتی که سیر و خوشحال از کافی شاپ امیر چاکلت در کوچه های دارآباد روانه شدم تا بروم خانه و دوشی بگیرم و استراحت کنم بسیار خوشحال بودم.
آن روز با کسی تماس نگرفتم. تا ۴ عصر خوابیدم و از آنجا که نسبتا گرسنه شده بودم، باز به امیر چاکلت رفتم و اینبار یک هاتچاکت وایت سفارش دادم و چند برش کیک گرفتم. نمی دانم چرا فقط این از گلویم پایین می رفت. آنها را در بسته بندی بیرون بر تحویل گرفتم و به سرعت خودم را حوالی ساعت ۵ عصر به خانه رساندم. دم دمه غروب بود که از امیر چاکت به خانه رسیدم. روی کاناپه نشستم و لیوان هاتچاکلت را که کمی ولرم شده بود، در مایکروویو گرم کردم و کیک هارا در پیشدستی گذاشتم و در کاناپه لم دادم. لیوانی با لوگوی شاد امیر چاکلت در دستم و روبه رویم منظره زیبای شهر تهران که داشت شب می شد و چراغ های روشنش زیباترش می کردند. طعم غلیظ شکلات هم این غروب من را می ساخت و من خوشحال بودم که هم از ایتالیا چیزی با خود دارم و هم در تهرانم.
در صورتی که تخلفی از فروشندگان مشاهده کردید لطفا با ما در میان بگذارید
امتیاز و نظر کاربران ()
زمان سرویسدهی :
از ساعت ۸ صبح الی ۱۲
روزهای سرویسدهی :
با هماهنگی
آدرس :
دارآباد موزه حیات وحش - امیر چاکلت (شعبه موزه حیات وحش دارآباد
چگونه می توانم از تخفیف امیر چاکلت استفاده کنم؟
از بین پیشنهاد های ارائه شده در همین صفحه، پیشنهاد مورد نظر را انتخاب و تعداد آن را مشخص کنید، سپس روی دکمه خرید کلیک کنید.
پیش از مراجعه به امیر چاکلت باید به چه نکاتی توجه کنم؟
قبل از خرید، اطلاعات مرتبط با هر پیشنهاد را به دقت بررسی کنید. ممکن است برای استفاده از خدمات مرکز نیاز به هماهنگی قبلی وجود داشته باشد. برای این منظور از اطلاعات تماس موجود در صفحهٔ پیشنهاد استفاده کنید و راهنمایی بیشتر را از مرکز ارائه دهندهٔ خدمات بخواهید.
اگر مغایرتی بین اطلاعات ثبت شده در تخفیفان و خدمات دریافتی مشاهده کردم، چه کار کنم؟
چنین مواردی را از طریق پشتیبانی به ما اطلاع دهید. پس از بررسی موضوع، میتوانید 100% مبلغ را با استفاده از شرایط "تخفیفان صد" پس بگیرید.
آیا پس از خرید باید از خدمات خریداری شده پرینت گرفته شود؟
خیر، تمامی مراحل خرید و استفاده از تخفیف ها به صورت آنلاین و الکترونیکی انجام می شود.
در حال حاضر برای این مرکز پیشنهاد فعالی موجود نیست!